من فکر می کنم که حداقل تا حدودی نسبت به میانگین بهره وری بیشتری دارم، و مردم گاهی اوقات از من برای افزایش بهره وری راهنمایی می خواهند. بنابراین تصمیم گرفتم تمام آنها را در یک مکان بنویسم.
رشد مرکب به عنوان یک مفهوم مالی مورد بحث قرار می گیرد، اما در مشاغل نیز کار می کند، و جادویی است. یک افزایش بهره وری کوچک، که در طول 50 سال ترکیب می شود، ارزش زیادی دارد. بنابراین، ارزش دارد که دریابید چگونه بهره وری را بهینه کنید. اگر 10٪ کار بیشتری انجام دهید و 1٪ بهتر از روز قبل نسبت به شخص دیگری باشید، تفاوت مرکب عظیم است.
چیزی که روی آن کار می کنید
مهم نیست که چقدر سریع حرکت می کنید اگر در جهت بی ارزشی باشد. انتخاب چیز درست برای کار روی آن مهمترین عنصر بهره وری است و معمولا تقریبا نادیده گرفته می شود. بنابراین بیشتر در مورد آن فکر کنید! تفکر مستقل سخت است، اما چیزی است که می توانید با تمرین در آن بهتر شوید.
تاثیرگذارترین افرادی که می شناسم اعتقادات قوی در مورد جهان دارند، که در جمعیت عمومی نادر است. اگر متوجه شوید که همیشه با هر کسی که آخرین بار صحبت کرده اید موافق هستید، این بد است. مطمئناً گاهی اشتباه خواهید کرد، اما اعتماد به نفس خود را برای پایبندی به عقایدتان توسعه دهید. این به شما اجازه می دهد که زمانی که در مورد چیزی مهم که اکثر مردم نمی بینند درست می گویید شجاع باشید.
من مطمئن می شوم که زمان کافی را در برنامه خود برای فکر کردن به آنچه روی آن کار می کنم، بگذارم. بهترین راهها برای انجام این کار برای من، خواندن کتاب، معاشرت با افراد جالب و گذراندن وقت در طبیعت است.
من آموخته ام که نمی توانم در کارهایی که به آنها اهمیت نمی دهم یا دوست ندارم، بهره وری زیادی داشته باشم. بنابراین، من فقط سعی می کنم خود را در موقعیتی قرار ندهم که مجبور باشم آنها را انجام دهم (با تفویض اختیار، اجتناب یا چیز دیگری). چیزهایی که دوست ندارید یک مانع دردناک برای روحیه و حرکت رو به جلو هستند.
به هر حال، در اینجا یک درس مهم در مورد تفویض اختیار وجود دارد: به یاد داشته باشید که همه افراد دیگر نیز زمانی که کاری را انجام می دهند که دوست دارند، بیشترین بهره وری را دارند و کاری را انجام می دهند که می خواهید دیگران برای شما انجام دهند – سعی کنید بفهمید چه کسی دوست دارد (و در انجامش خوب است) چه کاری را انجام دهد و به این ترتیب تفویض اختیار کنید.
اگر متوجه شدید که برای مدت طولانی از کاری که انجام می دهید راضی نیستید، به طور جدی در مورد تغییر شغل عمده فکر کنید. فرسودگی کوتاهمدت اتفاق میافتد، اما اگر با کمی مرخصی حل نشد، شاید وقت آن رسیده باشد که کاری را انجام دهید که بیشتر به آن علاقه دارید.
من بسیار خوش شانس بوده ام که کاری را پیدا کرده ام که خیلی دوست دارم و آن را به صورت رایگان انجام می دهم، که باعث می شود به راحتی بهره وری بالایی داشته باشم.
مهم است یاد بگیرید که می توانید هر چیزی را که می خواهید یاد بگیرید و می توانید به سرعت پیشرفت کنید. این در چند بار اول مانند یک معجزه بعید به نظر می رسد، اما در نهایت یاد می گیرید که به توانایی خود برای انجام آن اعتماد کنید.
انجام کارهای بزرگ معمولاً نیاز به همکاری دارد. سعی کنید در کنار افراد باهوش، مولد، شاد و مثبتی باشید که جاه طلبی های شما را کوچک نمی کنند. من عاشق بودن در کنار افرادی هستم که مرا به جلو می برند و الهام می بخشند تا بهتر باشم. در حد توان، از نوع مخالف افراد اجتناب کنید – هزینه اجازه دادن به آنها برای اشغال چرخه های ذهنی شما وحشتناک است.
شما باید هم مشکل درست را انتخاب کنید و هم کار را انجام دهید. میانبرهای زیادی وجود ندارد. اگر می خواهید کاری واقعاً مهم انجام دهید، به احتمال زیاد هم هوشمندانه و هم سخت کار خواهید کرد. بزرگترین جوایز به شدت مورد رقابت هستند. این در همه زمینه ها صادق نیست (ریاضیدانان بزرگی هستند که هرگز ساعت های زیادی در هفته کار نمی کنند)، اما در اکثر زمینه ها صادق است.
اولویت بندی
سیستم من سه رکن اصلی دارد: “مطمئن شوید که کارهای مهم را انجام می دهید”، “وقت خود را برای کارهای احمقانه تلف نکنید” و “فهرست های زیادی تهیه کنید”.
من به شدت توصیه می کنم از لیست ها استفاده کنید. من لیستی از کارهایی که می خواهم در هر سال، هر ماه و هر روز انجام دهم تهیه می کنم. لیست ها بسیار متمرکز هستند و به من در انجام چند کار به طور همزمان کمک می کنند زیرا مجبور نیستم چیزهای زیادی را در ذهنم نگه دارم. اگر حال و هوای یک کار خاص را ندارم، همیشه می توانم کار دیگری پیدا کنم که از انجام آن هیجان زده هستم.
من لیست های نوشته شده روی کاغذ را ترجیح می دهم. اضافه کردن و حذف وظایف آسان است. من می توانم بدون اینکه احساس بی ادبی کنم در جلسات به آنها دسترسی داشته باشم. من لیست ها را مرتباً رونویسی می کنم، که مرا مجبور می کند در مورد همه چیز در لیست فکر کنم و به من فرصتی برای اضافه کردن و حذف موارد می دهد.
من با دسته بندی یا تلاش برای اندازه گیری وظایف یا چیز دیگری از این قبیل زحمت نمی کشم (تنها کاری که انجام می دهم این است که یک ستاره کنار موارد واقعاً مهم قرار می دهم).
سعی میکنم به گونهای اولویتبندی کنم که حرکت رو به جلو ایجاد کند. هر چه بیشتر کار کنم، احساس بهتری دارم و سپس کارهای بیشتری انجام می دهم. من دوست دارم هر روز را با چیزی شروع و پایان کنم که واقعاً می توانم در آن پیشرفت کنم.
من در انجام مهمترین پروژههایم بیرحم هستم – متوجه شدهام که اگر واقعاً میخواهم چیزی اتفاق بیفتد و به اندازه کافی فشار بیاورم، معمولاً اتفاق میافتد.
سعی میکنم در گفتن نه به چیزها و انجام کارهای غیرضروری به سریعترین شکل ممکن بیرحمانه باشم. من احتمالاً این کار را خیلی دور میبرم – برای مثال، تقریباً مطمئن هستم که وقتی به ایمیلها پاسخ میدهم، به حدی مختصر هستم که به حد بی ادبی میرسم.
من معمولاً سعی میکنم از جلسات و کنفرانسها اجتناب کنم، زیرا میبینم که هزینه زمانی آن بسیار زیاد است – من بیشترین ارزش را از زمان در دفترم میگیرم. با این حال، مهم است که فضای کافی در برنامه خود داشته باشید تا اجازه دهید برخوردهای تصادفی و آشنایی با افراد و ایده های جدید. داشتن یک شبکه باز ارزشمند است؛ اگرچه احتمالاً 90٪ از جلسات تصادفی که میگیرم اتلاف وقت هستند، اما 10٪ دیگر واقعاً آن را جبران میکنند.
من متوجه میشوم که بیشتر جلسات بهتر است برای 15-20 دقیقه یا 2 ساعت برنامهریزی شوند. پیشفرض 1 ساعت معمولاً اشتباه است و منجر به اتلاف وقت زیادی میشود.
من زمانهای مختلفی از روز دارم که سعی میکنم برای انواع مختلف کار استفاده کنم. چند ساعت اول صبح قطعاً مولدترین زمان روز من است، بنابراین اجازه نمی دهم کسی در آن زمان چیزی را برنامه ریزی کند. سعی می کنم جلسات را در بعدازظهر برگزار کنم. هر وقت احساس کردم توجهم کم می شود، استراحت می کنم یا وظایف را عوض می کنم.
فکر نمی کنم اکثر مردم به اندازه کافی برای وقت خود ارزش قائل شوند – من از تعداد افرادی که می شناسم و ساعتی 100 دلار درآمد دارند و با این حال چند ساعت را صرف کاری می کنند که نمی خواهند انجام دهند تا 20 دلار پس انداز کنند، تعجب می کنم.
همچنین، در دام پورنوگرافی بهره وری نیفتید – دنبال کردن بهره وری برای خاطر خودش مفید نیست. بسیاری از افراد زمان زیادی را صرف فکر کردن به نحوه بهینه سازی کامل سیستم خود می کنند و به اندازه کافی از خود نمی پرسند که آیا روی مشکلات درستی کار می کنند. مهم نیست که از چه سیستمی استفاده می کنید یا اینکه آیا هر ثانیه را فشرده می کنید، اگر روی چیز اشتباهی کار می کنید.
هدف درست تخصیص سال خود به صورت بهینه است، نه روز خود.
عوامل فیزیکی
به احتمال زیاد آنچه برای من بهینه است برای شما بهینه نخواهد بود. شما باید آزمایش کنید تا بفهمید چه چیزی برای بدن شما بهترین کار را دارد. این کار قطعا ارزشش را دارد – در همه جنبه های زندگی کمک می کند و در کل احساس بهتری و شادتری خواهید داشت.
احتمالاً چند سال طول کشید تا به چیزی که برای من بهتر است برسم، اما حس من این است که اگر تمام کارهای زیر را به خوبی انجام دهم، حداقل 1.5 برابر بیشتر از زمانی که این کار را نکنم، بهره وری دارم.
خواب مهمترین عامل فیزیکی در بهره وری برای من به نظر می رسد. استفاده از نوعی ردیاب خواب برای اینکه بفهمید چگونه بهترین خواب را داشته باشید مفید است. من متوجه شده ام که تنها چیزی که در آن ثابت هستم در دسته “تنظیم و فراموش کردن” قرار می گیرد، و من واقعا Emfit QS+Active را دوست دارم.
من یک اتاق سرد، تاریک و ساکت و یک تشک عالی را دوست دارم (سالها در برابر خرج کردن پول زیاد برای یک تشک عالی مقاومت کردم، که احمقانه بود – این تفاوت زیادی در کیفیت خواب من ایجاد میکند. من این یکی را دوست دارم). نخوردن زیاد در چند ساعت قبل از خواب کمک می کند. ننوشیدن الکل خیلی کمک می کند، اگرچه من همیشه حاضرم این کار را انجام دهم.
اگر نتوانم اتاق را به اندازه کافی سرد کنم، از Chili Pad برای سرد بودن در هنگام خواب استفاده می کنم، که عالی است اما پر سر و صدا است (آن را تنظیم کردم تا واحد خنک کننده در خارج از اتاقم باشد).
هنگام سفر از ماسک چشم و گوش گیر استفاده می کنم.
این احتمالا بحث برانگیز باشد، اما من هر زمان که نمی توانم بخوابم، یک دوز کم از قرص های خواب (مانند یک سوم دوز معمولی) یا یک دوز بسیار کم از شاهدانه مصرف می کنم. من به طور کلی خواب بدی دارم و خوابم به خصوص در هنگام سفر بد است. به احتمال زیاد معاوضه هایی دارد، اما خوابیدن خوب نیز همینطور است. اگر می توانید خوب بخوابید، این کار را توصیه نمی کنم.
من هر روز صبح برای حدود 10-15 دقیقه از یک چراغ LED طیف کامل در حالی که ایمیل هایم را بررسی می کنم استفاده می کنم. عالی است – اگر هیچ چیز دیگری را در اینجا امتحان نکردید، این چیزی است که من امتحان می کنم. این یک دستاورد مضحک برای من است. من این یکی را دوست دارم و حمل آن آسان است.
ورزش احتمالاً دومین عامل فیزیکی مهم است. من چندین برنامه تمرینی مختلف را برای چند ماه امتحان کردم و بهترین چیزی که به نظر می رسید بلند کردن وزنه های سنگین 3 بار در هفته به مدت یک ساعت و گاهی اوقات تمرینات تناوبی با شدت بالا بود. علاوه بر افزایش بهره وری، این همچنین برنامه تمرینی است که باعث می شود در کل احساس بهتری داشته باشم.
سومین حوزه تغذیه است. من به ندرت صبحانه می خورم، بنابراین تقریباً 15 ساعت در بیشتر روزها روزه می گیرم (به جز یک اسپرسو وقتی از خواب بیدار می شوم). می دانم که این مخالف بیشتر توصیه ها است و حدس می زنم که برای اکثر مردم بهینه نیست، اما قطعا برای من خوب کار می کند.
خوردن مقدار زیادی قند چیزی است که باعث می شود بدترین احساس را داشته باشم و سعی می کنم از آن اجتناب کنم. من همچنین سعی می کنم از غذاهایی که باعث سوء هاضمه یا التهاب می شوند اجتناب کنم (برای مثال، غذاهای بسیار تند). من در مورد چیزهای شیرین اراده زیادی ندارم، بنابراین بیشتر فقط سعی می کنم غذای آشغال را از خانه دور نگه دارم.
من بلافاصله پس از بیدار شدن از خواب یک شات بزرگ اسپرسو و دیگری بعد از ناهار می خورم. من فرض می کنم این در مجموع حدود 200 میلی گرم کافئین در روز است. من چند پیکربندی دیگر را امتحان کردم؛ این یکی بود که از همه بهتر کار کرد. من در غیر این صورت از محرک ها اجتناب می کنم، اما اگر خیلی خسته باشم و واقعاً نیاز به انجام کاری داشته باشم، قهوه بیشتری می خورم.
من از بچگی گیاهخوار بوده ام و مکمل های متیل B-12، امگا-3، آهن و ویتامین D-3 مصرف می کنم. من با حدود یک سال آزمایش خون فصلی به این لیست رسیدم؛ از آن زمان به بعد برای من کار کرده است.
موارد دیگر
این چیزی است که من در یک فضای کاری دوست دارم: نور طبیعی، سکوت، دانستن اینکه اگر نمی خواهم مزاحم نشوم، تکه های طولانی از زمان و راحت و آرام بودن (من یک میز کار زیبا با چند مانیتور 4k در دفترم دارم، اما تقریباً تمام وقتم را روی کاناپه با لپ تاپم می گذرانم).
من برای چیزهای آزاردهنده ای که اغلب باید انجام دهم، نرم افزار سفارشی نوشتم، که عالی است. من همچنین تلاش کردم یاد بگیرم که خیلی سریع تایپ کنم و از میانبرهای صفحه کلید که به گردش کار من کمک می کند استفاده کنم.
مانند اکثر مردم، من گاهی اوقات دوره های یک یا دو هفته ای را پشت سر می گذارم که هیچ انگیزه ای برای انجام هیچ کاری ندارم (من حدس می زنم که ممکن است چیزی به تغذیه مربوط باشد). این مزخرف است و همیشه در زمان های نامناسبی اتفاق می افتد. من به غیر از صبر کردن برای از بین رفتن مه و اعتماد به اینکه در نهایت همیشه از بین می رود، نمی دانم در مورد آن چه کنم. و من به طور کلی سعی می کنم از افرادی و موقعیت هایی که مرا در روحیه بد قرار می دهد اجتناب کنم، که توصیه خوبی است چه به بهره وری اهمیت دهید یا چه ندهید.
به طور کلی، فکر میکنم خوب است که کمی زیادی متعهد باشید. من متوجه می شوم که به طور کلی کاری را که بر عهده می گیرم انجام می دهم، و اگر کمی بیش از حد کار داشته باشم، مرا در همه چیز کارآمدتر می کند، که راهی برای آموزش برای جلوگیری از حواس پرتی است (عادتی عالی برای ساختن!). با این حال، تعهد بیش از حد بسیار فاجعه بار است.
به خاطر بهره وری از خانواده و دوستانتان غفلت نکنید – این یک معاوضه بسیار احمقانه است (و به احتمال زیاد یک ضرر خالص بهره وری است، زیرا کمتر خوشحال خواهید بود). از انجام کارهایی که دوست دارید یا ذهنتان را پاک می کند نیز غافل نشوید.
در نهایت، برای تکرار یک بار دیگر: بهره وری در جهت اشتباه به هیچ وجه ارزشی ندارد. بیشتر در مورد اینکه روی چه چیزی کار کنید فکر کنید.