چگونه موفق شویم؟
من هزاران بنیانگذار را مشاهده کرده و به این فکر کرده ام که برای کسب درآمد هنگفت یا ایجاد چیزی مهم چه نیازی است. معمولاً افراد با خواستن اولی شروع می کنند و در نهایت خواستار دومی می شوند.
در اینجا 13 فکر در مورد چگونگی دستیابی به چنین موفقیت های غیرعادی وجود دارد. هنگامی که به درجه پایه ای از موفقیت (از طریق امتیاز یا تلاش) دست پیدا کرده باشید و بخواهید برای تبدیل آن به موفقیت های غیرعادی کار کنید، انجام همه چیز در اینجا آسان تر است. اما بخش زیادی از آن برای همه قابل اجرا است.
1.خودتان را مرکب کنید.
اثر مرکب(Compounding) جادو است. آن را در همه جا جستجو کنید. منحنی های نمایی کلید تولید ثروت هستند.
یک تجارت متوسط که هر سال 50 درصد افزایش ارزش پیدا می کند، در مدت زمان بسیار کوتاهی بسیار بزرگ می شود. تعداد کمی از مشاغل در جهان دارای اثرات شبکه واقعی و مقیاس پذیری شدید هستند. اما با فناوری، بیشتر و بیشتر می شوند. ارزش زیادی دارد که آنها را پیدا کنید و آنها را ایجاد کنید.
شما همچنین می خواهید خودتان یک منحنی نمایی باشید – باید هدف شما این باشد که زندگیتان از یک مسیر رو به بالا و رو به راست پیروی کند. مهم است که به سمت شغلی بروید که اثر مرکب داشته باشد – اکثر مشاغل به طور نسبتاً خطی پیشرفت می کنند.
شما نمی خواهید در شغلی باشید که افرادی که دو سال است آن را انجام می دهند به اندازه افرادی که بیست سال آن را انجام می دهند مؤثر باشند – نرخ یادگیری شما همیشه باید بالا باشد. با پیشرفت شغلی شما، هر واحد کاری که انجام می دهید باید نتایج بیشتری و بیشتری ایجاد کند. راه های زیادی برای به دست آوردن این اهرم وجود دارد، مانند سرمایه، فناوری، برند، اثرات شبکه و مدیریت افراد.
مفید است که روی اضافه کردن یک صفر دیگر به هر چیزی که به عنوان معیار موفقیت خود تعریف می کنید تمرکز کنید – پول، موقعیت، تأثیر بر جهان یا هر چیز دیگری. من حاضرم برای پیدا کردن چیز بعدی خود هر چقدر که لازم است بین پروژه ها وقت بگذارم. اما من همیشه می خواهم پروژهای باشد که در صورت موفقیت، بقیه حرفهام را مانند یک پاورقی جلوه دهد.
اکثر مردم در فرصت های خطی گرفتار می شوند. مایل باشید فرصت های کوچک را رها کنید تا روی تغییرات گام بالقوه تمرکز کنید.
من فکر می کنم بزرگترین مزیت رقابتی در تجارت – چه برای یک شرکت یا برای حرفه یک فرد – تفکر بلندمدت با دیدگاهی گسترده از نحوه گرد هم آمدن سیستم های مختلف در جهان است. یکی از جنبه های قابل توجه رشد مرکب این است که دورترین سال ها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. در دنیایی که تقریباً هیچ کس دیدگاه واقعاً بلندمدتی ندارد، بازار کسانی را که این کار را انجام می دهند به شدت پاداش می دهد.
به نمایی اعتماد کنید، صبور باشید و خوشایند غافلگیر شوید.
2. تا حدی زیادی به خودتان ایمان داشته باشید
باور به نفس بسیار قدرتمند است. موفق ترین افرادی که می شناسم تقریباً تا حد خودفریبی به خودشان اعتقاد دارند.
این را از همان ابتدا در خود پرورش دهید. با به دست آوردن داده های بیشتر مبنی بر اینکه قضاوت شما خوب است و می توانید به طور مداوم نتایج خوبی بگیرید، بیشتر به خودتان اعتماد کنید.
اگر به خودتان ایمان نداشته باشید، سخت است که اجازه دهید ایده های مخالفی در مورد آینده داشته باشید. اما این جایی است که بیشترین ارزش ایجاد می شود.
به یاد دارم زمانی که ایلان ماسک سال ها پیش مرا به تور کارخانه اسپیس ایکس برد. او با جزئیات در مورد ساخت هر قسمت از موشک صحبت کرد، اما چیزی که در حافظه ام مانده است، نگاه اطمینان مطلق روی صورتش بود زمانی که در مورد فرستادن موشک های بزرگ به مریخ صحبت می کرد. من رفتم و فکر کردم “هی، پس این معیاری است که اعتقاد به نظر می رسد.”
مدیریت روحیه خود – و روحیه تیم خود – یکی از بزرگترین چالش های اکثر تلاش ها است. بدون داشتن باور به نفس زیاد تقریبا غیرممکن است. و متأسفانه، هر چه جاه طلب تر باشید، دنیا بیشتر سعی می کند شما را از بین ببرد.
اکثر افراد بسیار موفق حداقل یک بار در زمانی که مردم فکر می کردند اشتباه می کنند، در مورد آینده کاملاً درست بوده اند. در غیر این صورت، آنها با رقابت بسیار بیشتری روبرو می شدند.
باور به نفس باید با خودآگاهی متعادل شود. من قبلاً از هر نوع انتقادی متنفر بودم و از آن اجتناب می کردم. اکنون سعی می کنم همیشه به آن گوش کنم با این فرض که درست است و سپس تصمیم بگیرم که می خواهم بر اساس آن عمل کنم یا خیر. جستجوی حقیقت سخت و اغلب دردناک است، اما چیزی است که باور به نفس را از خودفریبی جدا می کند.
این تعادل همچنین به شما کمک می کند تا از اینکه به عنوان فردی مستحق و دور از دسترس به نظر برسید جلوگیری کنید.
3. یاد بگیرید که مستقل فکر کنید
کارآفرینی آموزش آن بسیار دشوار است زیرا آموزش تفکر اصیل بسیار دشوار است. مدرسه برای آموزش این موضوع ایجاد نشده است – در واقع، معمولاً برعکس آن را پاداش می دهد. بنابراین باید آن را به تنهایی پرورش دهید.
تفکر از اصول اولیه و تلاش برای ایجاد ایده های جدید سرگرم کننده است، و یافتن افرادی برای تبادل آنها با آنها راهی عالی برای بهتر شدن در این زمینه است. قدم بعدی پیدا کردن راه های آسان و سریع برای آزمایش این ایده ها در دنیای واقعی است.
“من بارها شکست خواهم خورد، اما یک بار کاملاً درست خواهم بود” راه کارآفرینان است. باید به خودتان فرصت های زیادی بدهید تا خوش شانس شوید.
یکی از قدرتمندترین درس هایی که می توانید بیاموزید این است که می توانید بفهمید در موقعیت هایی که به نظر می رسد راه حلی ندارند چه کاری انجام دهید. هر چه بیشتر این کار را انجام دهید، بیشتر به آن اعتقاد خواهید داشت. رشد از یادگیری اینکه می توانید پس از زمین خوردن دوباره بلند شوید، به دست می آید.
4. در “فروش” خوب شوید
باور به نفس به تنهایی کافی نیست – شما همچنین باید بتوانید دیگران را به آنچه اعتقاد دارید متقاعد کنید.
همه مشاغل عالی، تا حدودی، به مشاغل فروش تبدیل می شوند. شما باید برنامه های خود را به مشتریان، کارکنان بالقوه، مطبوعات، سرمایه گذاران و غیره تبلیغ کنید. این نیاز به چشم انداز الهام بخش، مهارت های ارتباطی قوی، درجه ای از کاریزماتیک و شواهدی از توانایی اجرا دارد.
خوب شدن در ارتباطات – به ویژه ارتباطات کتبی – سرمایه گذاری ارزشمندی است. بهترین توصیه من برای برقراری ارتباط شفاف این است که ابتدا مطمئن شوید تفکر شما شفاف است و سپس از زبان ساده و مختصر استفاده کنید.
بهترین راه برای خوب بودن در فروش این است که واقعاً به آنچه می فروشید اعتقاد داشته باشید. فروش چیزی که واقعاً به آن اعتقاد دارید احساس خوبی دارد، و تلاش برای فروش روغن مار احساس وحشتناکی دارد.
خوب شدن در فروش مانند بهبود هر مهارت دیگری است – هر کسی می تواند با تمرین عمدی در آن بهتر شود. اما به دلایلی، شاید به دلیل اینکه ناخوشایند به نظر می رسد، بسیاری از مردم آن را به عنوان چیزی غیرقابل یادگیری می دانند.
نکته بزرگ فروش دیگر من این است که هر زمان مهم است شخصاً حاضر شوید. وقتی تازه شروع کرده بودم، همیشه مایل بودم با هواپیما سوار شوم. اغلب غیر ضروری بود، اما سه بار منجر به نقاط عطف سازنده شغلی برای من شد که در غیر این صورت به روش دیگری پیش می رفت.
5. ریسک کردن را آسان کنید
اکثر مردم خطر را بیش از حد برآورد می کنند و پاداش را دست کم می گیرند. ریسک کردن مهم است زیرا غیرممکن است همیشه درست باشید – شما باید چیزهای زیادی را امتحان کنید و با یادگیری بیشتر، به سرعت سازگار شوید.
اغلب ریسک کردن در اوایل کار آسان تر است. شما چیز زیادی برای از دست دادن ندارید و به طور بالقوه چیزهای زیادی برای به دست آوردن دارید. هنگامی که خود را به جایی رساندید که تعهدات اولیه خود را پوشش داده اید، باید سعی کنید ریسک کردن را آسان کنید. به دنبال شرطهای کوچکی باشید که میتوانید در صورت اشتباه 1x ضرر کنید، اما در صورت موفقیت 100x سود کنید. سپس یک شرط بزرگتر در آن جهت انجام دهید.
با این حال، برای مدت طولانی پس انداز نکنید. در YC، ما اغلب متوجه مشکلی با بنیانگذارانی شدهایم که زمان زیادی را صرف کار در گوگل یا فیسبوک کردهاند. وقتی مردم به یک زندگی راحت، یک شغل قابل پیش بینی و شهرت موفقیت در هر کاری که انجام می دهند عادت کنند، ترک آن بسیار سخت می شود (و مردم توانایی باورنکردنی برای تطبیق سبک زندگی خود با حقوق سال آینده دارند). حتی اگر ترک کنند، وسوسه بازگشت زیاد است. اولویت دادن به سود کوتاه مدت و راحتی به جای رضایت بلندمدت آسان و طبیعت انسان است.
اما زمانی که روی تردمیل نیستید، می توانید از حدس های خود پیروی کنید و زمان خود را صرف چیزهایی کنید که ممکن است واقعاً جالب باشند. نگه داشتن زندگی خود ارزان و انعطاف پذیر تا زمانی که می توانید راهی قدرتمند برای انجام این کار است، اما واضح است که با معاوضه هایی همراه است.
6. تمرکز کنید
تمرکز یک نیروی تکثیرکننده در کار است.
تقریباً همه افرادی که تا به حال ملاقات کرده ام، اگر زمان بیشتری را صرف فکر کردن به اینکه روی چه چیزی تمرکز کنند، بهتر خواهند بود. کار کردن روی کار درست بسیار مهمتر از کار کردن برای ساعات زیاد است. اکثر مردم بیشتر وقت خود را صرف چیزهایی می کنند که مهم نیست.
هنگامی که فهمیدید چه کاری باید انجام دهید، برای به انجام رساندن سریع تعداد کمی از اولویت های خود، توقف ناپذیر باشید. من هنوز با فردی کند و موفق ملاقات نکرده ام.
7. سخت کار کن
شما می توانید با کار هوشمند یا سخت به حدود 90 درصد در زمینه خود برسید که همچنان یک دستاورد بزرگ است. اما رسیدن به 99 درصد نیاز به هر دو دارد – شما با افراد بسیار با استعداد دیگری رقابت خواهید کرد که ایده های عالی خواهند داشت و مایل به کار زیاد هستند.
افراد افراطی به نتایج افراطی دست می یابند. کار زیاد با فداکاری های بزرگ زندگی همراه است و کاملاً منطقی است که تصمیم بگیرید آن را انجام ندهید. اما مزایای زیادی دارد. در اکثر موارد، حرکت مرکب می شود و موفقیت، موفقیت را به همراه می آورد.
و اغلب واقعا سرگرم کننده است. یکی از بزرگترین لذت های زندگی، یافتن هدف خود، برتری در آن و کشف اینکه تأثیر شما بر چیزی بزرگتر از خودتان مهم است. یکی از بنیانگذاران YC اخیراً از اینکه چقدر پس از ترک شغل خود در یک شرکت بزرگ و کار برای رسیدن به حداکثر تأثیرگذاری خود شادتر و راضی تر است، ابراز تعجب کرد. کار سخت در آن باید جشن گرفته شود.
برای من کاملاً مشخص نیست که چرا کار سخت در برخی از نقاط ایالات متحده به یک چیز بد تبدیل شده است، اما این قطعاً در سایر نقاط جهان صادق نیست – میزان انرژی و درایتی که توسط کارآفرینان خارج از ایالات متحده نشان داده می شود، به سرعت تبدیل به معیار جدیدی می شود.
شما باید بفهمید که چگونه بدون خستگی کار کنید. مردم استراتژی های خود را برای این کار پیدا می کنند، اما یکی از مواردی که تقریباً همیشه کار می کند این است که کاری را پیدا کنید که دوست دارید با افرادی که از گذراندن وقت زیاد با آنها لذت می برید انجام دهید.
فکر میکنم افرادی که وانمود میکنند بدون کار کردن در بیشتر مواقع (برای بخشی از زندگیتان) میتوانید از نظر حرفهای بسیار موفق باشید، به خودتان بدی میکنید. در واقع، استقامت کاری به نظر می رسد یکی از بزرگترین پیش بینی کننده های موفقیت بلندمدت باشد.
یک فکر دیگر در مورد کار سخت: آن را در ابتدای کار خود انجام دهید. کار سخت مانند بهره مرکب است و هر چه زودتر آن را انجام دهید، زمان بیشتری برای پرداخت مزایا خواهید داشت. همچنین زمانی که مسئولیت های دیگری کمتری دارید، کار کردن سخت تر است، که اغلب، اما نه همیشه، در زمانی که جوان هستید، صادق است.
8. جسور باشید
من بر این باور هستم که انجام یک استارتاپ سخت آسان تر از یک استارتاپ آسان است. مردم می خواهند بخشی از چیزی هیجان انگیز باشند و احساس کنند کارشان مهم است.
اگر در حال پیشرفت در یک مشکل مهم هستید، دائماً افرادی را خواهید داشت که می خواهند به شما کمک کنند. به خود اجازه دهید جاه طلب تر شوید و از کار کردن در مورد آنچه واقعاً می خواهید کار کنید، نترسید.
اگر همه افراد دیگر شرکت های میم راه اندازی می کنند و شما می خواهید یک شرکت ویرایش ژن راه اندازی کنید، این کار را انجام دهید و دیگر به آن فکر نکنید.
کنجکاوی خود را دنبال کنید. چیزهایی که برای شما هیجان انگیز به نظر می رسند اغلب برای دیگران نیز هیجان انگیز خواهند بود.
9. اراده داشته باشید
یک راز بزرگ این است که شما می توانید تا حد زیادی جهان را به اراده خود خم کنید – اکثر مردم حتی امتحان هم نمی کنند و فقط می پذیرند که اوضاع همانطور است که هست.
انسان ها ظرفیت عظیمی برای تحقق کارها دارند. ترکیبی از خود تردیدی، تسلیم شدن خیلی زود و فشار نیاوردن کافی مانع از آن می شود که اکثر مردم هرگز به جایی نزدیک پتانسیل خود نرسند.
آنچه می خواهید را بخواهید. شما معمولاً به آن دست نخواهید یافت و اغلب رد شدن دردناک خواهد بود. اما زمانی که این کار می کند، به طرز شگفت انگیزی خوب کار می کند.
تقریباً همیشه، افرادی که می گویند “من تا زمانی که این کار کند ادامه می دهم، و مهم نیست چه چالش هایی وجود دارد، من آنها را حل خواهم کرد”، و به معنای واقعی کلمه، موفق می شوند. آنها به اندازه کافی پایدار هستند که به خودشان فرصتی برای شانس بدهند تا به نفع آنها باشد.
Airbnb معیار من برای این است. آنها داستان های بسیار زیادی را تعریف می کنند که من توصیه نمی کنم سعی کنید آنها را تکرار کنید (نگه داشتن کارت های اعتباری حداکثر در آن صفحات سه حلقه ای نه اسلایدی که بچه ها برای کارت های بیسبال استفاده می کنند، خوردن غلات فروشگاه دلاری برای هر وعده غذایی، نبرد پس از نبرد با علاقه ریشه دار قدرتمند، و غیره) اما آنها توانستند به اندازه کافی زنده بمانند تا شانس به نفع آنها باشد.
برای اینکه اراده داشته باشید، باید خوش بین باشید – امیدوارم این یک ویژگی شخصیتی باشد که بتوان با تمرین آن را بهبود بخشید. من هرگز یک فرد بدبین بسیار موفق را ندیده ام.
10. با دیگران غیرقابل رقابت باشید
اکثر مردم می فهمند که اگر شرکت ها با دیگران قابل رقابت نباشند ارزش بیشتری دارند. این مهم است و بدیهی است که درست است.
اما این امر برای شما به عنوان یک فرد نیز صادق است. اگر کاری که انجام می دهید توسط شخص دیگری قابل انجام باشد، در نهایت با قیمت کمتری انجام خواهد شد.
بهترین راه برای غیرقابل رقابت شدن این است که نفوذ خود را افزایش دهید. برای مثال، می توانید این کار را با روابط شخصی، ایجاد یک برند شخصی قوی یا تسلط بر تقاطع چندین زمینه مختلف انجام دهید. راهبردهای زیادی وجود دارد، اما باید راهی برای انجام آن پیدا کنید.
اکثر مردم هر کاری را که اکثر افرادی که با آنها وقت می گذرانند انجام می دهند، انجام می دهند. این رفتار تقلیدی معمولاً یک اشتباه است – اگر همان کاری را انجام دهید که همه انجام می دهند، با دیگران غیرقابل رقابت نخواهید بود.
11. شبکه بسازید
کارهای عالی نیاز به تیم دارند. ایجاد یک شبکه از افراد با استعداد برای کار با – گاهی اوقات به صورت نزدیک، گاهی اوقات به صورت آزاد – بخش ضروری یک حرفه عالی است. اندازه شبکه افراد واقعاً با استعدادی که می شناسید اغلب به محدود کننده آنچه می توانید به دست آورید تبدیل می شود.
یک راه موثر برای ایجاد شبکه، کمک به مردم تا حد امکان است. انجام این کار، در یک دوره زمانی طولانی، منجر به اکثر بهترین فرصت های شغلی و سه مورد از چهار سرمایه گذاری برتر من شد. من دائماً از اینکه چقدر اغلب اتفاقات خوبی برای من می افتد به خاطر کاری که ده سال پیش برای کمک به یک بنیانگذار انجام دادم، تعجب می کنم.
یکی از بهترین راه ها برای ایجاد شبکه، ایجاد شهرت برای واقعاً مراقبت از افرادی است که با شما کار می کنند. در به اشتراک گذاشتن مزایا بیش از حد سخاوتمند باشید. 10 برابر به دستتان می آید. همچنین، یاد بگیرید که چگونه ارزیابی کنید که افراد در چه چیزی عالی هستند و آنها را در آن نقش ها قرار دهید. (این مهمترین چیزی است که در مورد مدیریت یاد گرفته ام و زیاد در مورد آن نخوانده ام.) می خواهید این شهرت را داشته باشید که افراد را به اندازه کافی تحت فشار قرار دهید تا بیش از آنچه فکر می کردند می توانند به دست آورند، اما نه آنقدر سخت که بسوزند.
همه در برخی چیزها بهتر از دیگران هستند. خود را با نقاط قوتتان تعریف کنید، نه نقاط ضعف. نقاط ضعف خود را بشناسید و بفهمید که چگونه می توانید آنها را برطرف کنید، اما اجازه ندهید شما را از انجام کاری که می خواهید انجام دهید باز دارند. “من نمی توانم X را انجام دهم زیرا در Y خوب نیستم” چیزی است که من از کارآفرینان به طرز شگفت انگیزی اغلب می شنوم و تقریباً همیشه نشان دهنده عدم خلاقیت است. بهترین راه برای جبران نقاط ضعف خود استخدام اعضای تیم تکمیلی به جای استخدام افرادی است که در همان چیزهایی که شما خوب هستید خوب هستند.
بخش با ارزشی از ایجاد شبکه، خوب شدن در کشف استعدادهای کشف نشده است. تشخیص سریع هوش، پشتکار و خلاقیت با تمرین بسیار آسان تر می شود. آسان ترین راه برای یادگیری این است که فقط با افراد زیادی ملاقات کنید و پیگیری کنید که چه کسی شما را تحت تأثیر قرار می دهد و چه کسی نه. یادتان باشد که بیشتر به دنبال نرخ پیشرفت هستید و تجربه یا دستاورد فعلی را بیش از حد ارزیابی نکنید.
من سعی می کنم همیشه از خودم بپرسم وقتی کسی را برای اولین بار ملاقات می کنم “آیا این شخص یک نیروی طبیعی است؟” این یک روش بسیار خوب برای یافتن افرادی است که احتمالاً به چیزهای بزرگی دست خواهند یافت.
یک مورد خاص از توسعه شبکه، یافتن شخصی برجسته است که روی شما شرط ببندد، به ویژه در اوایل کارتان. بهترین راه برای انجام این کار، بدون تعجب، این است که از راه خود برای کمک خارج شوید. (و یادتان باشد که باید این کار را در مقطعی بعداً به جلو ببرید!)
در نهایت، یادتان باشد که وقت خود را با افراد مثبتی که از جاه طلبی های شما حمایت می کنند، بگذرانید.
12. شما با مالکیت چیزها ثروتمند می شوید
بزرگترین سوء تفاهم اقتصادی دوران کودکی من این بود که مردم با حقوق بالا ثروتمند می شوند. اگرچه استثناهایی وجود دارد – برای مثال هنرمندان – اما تقریباً هیچ کس در تاریخ فهرست فوربس با حقوق ثروتمند نشده است.
شما با مالکیت چیزهایی که به سرعت ارزش آنها افزایش می یابد، واقعاً ثروتمند می شوید.
این می تواند بخشی از یک تجارت، املاک و مستغلات، منابع طبیعی، مالکیت معنوی یا سایر موارد مشابه باشد. اما به نحوی یا دیگری، شما باید به جای فروش وقت خود، مالکیت سهام در چیزی باشید. زمان فقط به صورت خطی مقیاس می شود.
بهترین راه برای ساختن چیزهایی که به سرعت ارزش آنها افزایش می یابد، ساخت چیزهایی است که مردم در مقیاس بزرگ می خواهند.
13. از درون هدایت شوید
بیشتر مردم عمدتاً از بیرون هدایت می شوند. آنها کارهایی را انجام می دهند که می خواهند دیگران را تحت تأثیر قرار دهند. این به دلایل زیادی بد است، اما در اینجا دو دلیل مهم ذکر شده است.
اول، شما روی ایده های توافقی و مسیرهای شغلی توافقی کار خواهید کرد. شما خیلی اهمیت می دهید – بسیار بیشتر از آنچه تصور می کنید – اگر دیگران فکر کنند کار درست را انجام می دهید. این احتمالاً مانع از انجام کارهای واقعاً جالب می شود، و حتی اگر انجام دهید، شخص دیگری به هر حال آن را انجام می داد.
دوم، معمولاً محاسبات ریسک را اشتباه انجام می دهید. شما بسیار بر حفظ رقابت با دیگران و عدم عقب افتادن در بازی های رقابتی، حتی در کوتاه مدت متمرکز خواهید بود.
افراد باهوش به طور ویژه در معرض خطر چنین رفتارهای ناشی از عوامل خارجی هستند. آگاهی از آن به شما کمک می کند، اما تنها کمی – به احتمال زیاد باید بسیار سخت کار کنید تا در دام تقلید نیفتید.
موفق ترین افرادی که من می شناسم عمدتاً درونی هستند. آنها کاری را که انجام می دهند انجام می دهند تا خود را تحت تاثیر قرار دهند و به این دلیل که احساس می کنند مجبورند چیزی در جهان اتفاق بیفتد. بعد از اینکه پول کافی برای خرید هر چیزی که می خواهید به دست آوردید و موقعیت اجتماعی کافی به دست آوردید که دیگر سرگرم کننده نیست، این تنها نیرویی است که من می شناسم که همچنان شما را به سطوح بالاتر عملکرد سوق می دهد.
به همین دلیل است که انگیزه یک فرد بسیار مهم است. این اولین چیزی است که من سعی می کنم در مورد کسی بفهمم. انگیزه های درست را نمی توان به راحتی تعریف کرد، اما وقتی آنها را می بینید، می دانید.
جسیکا لیوینگستون و پاول گراهام معیارهای من برای این هستند. YC در چند سال اول به شدت مسخره شد و تقریباً هیچ کس فکر نمی کرد که در زمان راه اندازی موفقیت بزرگی باشد. اما آنها فکر می کردند که اگر کار کند، برای جهان عالی خواهد بود، و آنها عاشق کمک به مردم هستند، و متقاعد شدند که مدل جدید آنها بهتر از مدل موجود است.
در نهایت، شما موفقیت خود را با انجام کار عالی در زمینه هایی که برایتان مهم هستند، تعریف خواهید کرد. هر چه زودتر بتوانید در این جهت حرکت کنید، دورتر خواهید رفت. سخت است که در هر کاری که به آن وسواس ندارید، بسیار موفق باشید.
پاسخ نظری که در HN نوشتم:
یکی از بزرگترین دلایلی که من برای درآمد پایه هیجان زده هستم، میزان پتانسیل انسانی است که با آزاد کردن افراد بیشتر برای ریسک کردن، آزاد خواهد شد.
تا آن زمان، اگر خوش شانس نباشید، باید مدت زیادی تلاش کنید تا بتوانید ریسک های بزرگی انجام دهید. اگر در فقر شدید به دنیا بیایید، این کار بسیار دشوار است 🙁
بدیهی است که توزیع نابرابر فرصت ها بسیار شرم آور و اتلاف است. اما من به اندازه کافی شاهد افرادی بوده ام که با داشتن عرشه ای که به شدت بر ضد آنها قرار گرفته به دنیا آمده اند و به موفقیت های باورنکردنی رسیده اند تا بدانم که این امر ممکن است.
من عمیقا از این واقعیت آگاهم که اگر به طرز باورنکردنی خوش شانس نبودم، شخصاً در جایگاهی که هستم نبودم.
من با شما موافقم که درآمد اولیه می تواند پتانسیل انسانی را آزاد کند و به افراد بیشتری اجازه دهد تا ریسک های بزرگتری انجام دهند. این امر می تواند به ویژه برای افرادی مفید باشد که در شرایط محرومیت به دنیا آمده اند.