پولدار میشوی اما رشد نمیکنی
تصور کنید ناگهان ایده ای پیدا کرده اید و نرم افزاری نوشته اید که می تواند بسیار از مشکلات افراد بازار هدفش را حل می کند دو تصمیم می گیرید:
1- نرم افزار را با قیمت بالایی به فروش برسانید.
2-کمترین قیمت را هدف قرار دهید.
هر کدام از این انتخاب ها یک نتیجه مالی حاصل می کند:
نتیجه انتخاب اول: سودآوری بالایی به نسبت هر فروش دست می آورید.
نتیجه انتخاب دوم:سودآوری پایینی به نسبت هر فروش به دست می آورید.
اما هر کدام از این موارد یک نتیجه جانبی هم به دنبال دارد:
نتیجه جانبی انتخاب اول: بعد از مدتی افرادی با توانایی شما متوجه این فرصت در بازار شما می شوند و به تبدیل به رقبای شما می شوند ممکن است با پول بیشتر وارد شده و با دادن وعده های مالی خوب کارمندانتان را به شرکت خود بیاورند یا با دادن شرایط جذاب در خرید مثل قسطی کردن و تخفیف از حاشیه سود بازار کم کنند تا بازار شما و مشتریانتان را تصاحب کنند و در یک چشم به هم زدن وارد بازی بی پایان رقابت می شوید که سراسر سوزاندن پول در مسیر بی جهت است.
نتیجه جانبی انتخاب دوم: افراد دیگری با افزایش مشتریان شما تمایل برای ورود به بازار پیدا می کنند اما با دیدن هزینه های شروع و همچنین سود کم شما یا وارد نمی شوند یا بعد از مدتی به علت عدم انگیزه از بازار شما خارج می شوند.
برای من به شخصه انتخاب دوم به خاطر نتیجه جانبیش امن تر و هیجان انگیز تر است چون رشد در بازار به دنبال دارد اما نتیجه انتخاب اول شاید این باشد زود هنگام پولدار شوید(آنهم به مقدار کم با توجه به عواقب بعدش) اما رشد نمی کنید.