تفکر برای عصر دیجیتال

تفکر نمایی: از 10% تا 10 برابر

کشف کنید که چگونه اثرات شبکه ای باعث رشد نمایی و مدل جدیدی برای رهبری می شوند.

به لطف فناوری دیجیتال، تغییر نمایی شده است. رهبران کسب و کار به ابزارهای جدید، مهارت های جدید و مهمتر از همه تفکر جدید نیاز دارند.

افزایشی در مقابل نمایی

تفکر نمایی به معنای تغییر مدل ذهنی شما از تغییر است.

شاید اساسی ترین حوزه ای که در آن نیاز به به روز رسانی مدل های ذهنی خود داریم، از یک مدل افزایشی تغییر به یک مدل نمایی باشد.

تغییر افزایشی (10%) ثابت است، در حالی که تغییر نمایی (10x) نرخ رو به رشدی دارد.

تغییر افزایشی خطی و افزایشی است، در حالی که نمایی غیرخطی و ضرب است.

در حالی که افزایشی در مورد بهبودهای 10 درصدی است، نمایی در مورد شتاب 10 برابری است.

تفکر نمایی برای انسان ها سخت است

مغز ما در دنیایی افزایشی تکامل یافته است.

تصور کنید کسی 30 قدم برمی دارد. اینها قدم های افزایشی در حدود دو فوت هستند. شما حس نسبتاً خوبی دارید که طول یک اتاق بسیار بزرگ است.

حالا تصور کنید کسی 30 قدم نمایی برمی دارد، به این معنی که هر قدم نسبت به قبلی دو برابر می شود. چقدر فاصله خواهد داشت؟

معلوم شد که تقریباً فاصله تا ماه است.

برداشتن 30 قدم شما را حدود 60 فوت حرکت می دهد. برداشتن 30 قدم نمایی (که در آن هر قدم دو برابر می شود) شما را 203360 مایل حرکت می دهد – تقریباً فاصله زمین تا ماه.

فناوری دیجیتال دنیای ما را نمایی می کند

فناوری های عصر صنعتی افزایشی بودند، اما فناوری های دیجیتال نمایی هستند.

اگر خودرو با همان سرعتی که رایانه پیشرفت می کرد، با سرعت 500 مایل در ساعت حرکت می کرد، 200 مایل در هر گالن مصرف می کرد و 1.50 دلار قیمت داشت.

ممکن است در مورد قانون مور در مورد افزایش نمایی در ظرفیت پردازنده های رایانه شنیده باشید – برای دهه ها، سرعت پردازنده ها دو برابر می شد و قیمت ها هر سال نصف می شد.

الگوی مشابهی اغلب برای فناوری هایی مانند ذخیره سازی، پهنای باند، حسگرهای اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، بلاک چین و ژنومیکس صادق است.

اما این برای سازمان ها و رهبران چه معنایی دارد؟

فناوری به تنهایی نتایج 10 برابری را به دست نمی آورد

بدون تفکر نمایی، فناوری دیجیتال تنها می تواند نتایج افزایشی را ارائه دهد.

چرا 90 درصد از پروژه های تحول دیجیتال انتظارات را برآورده نمی کنند و فقط بهبودهای افزایشی را ارائه می دهند؟

یکی از دلایلی که شرکت ها با تحول دیجیتال دست و پنجه نرم می کنند این است که فکر می کنند فناوری به تنهایی نتایج نمایی را به دست می آورد.

وقتی فناوری نمایی اما تفکر افزایشی دارید، در نهایت به نتایج افزایشی می رسید.

فناوری نمایی + تفکر افزایشی = نتایج افزایشی

فناوری های نمایی مانند شبکه های اجتماعی و هوش مصنوعی تنها به اندازه تفکری که به آنها اعمال می کنیم خوب هستند. به تحول دیجیتال مانند یک معادله فکر کنید. اگر فناوری نمایی داشته باشیم اما آن را تنها با تفکر افزایشی ضرب کنیم، به نتیجه افزایشی می رسیم. برای مثال، اولین کاری که مردم با دستگاه چاپ گوتنبرگ انجام دادند، چاپ تعداد بیشتری کتاب مقدس بود. اولین کاری که ما در وب جهانی انجام دادیم، ارسال یادداشت های بیشتر و انتشار تبلیغات بیشتر بود.

اگر تفکر افزایشی داشته باشیم و آن را در تفکر نمایی ضرب کنیم، باز هم به نتایج افزایشی می رسیم. کسی می توانست دنیایی را با انفجاری از انتشار و یادگیری تصور کند، اما اگر کتاب ها هنوز با دست نوشته شده بودند، “فناوری” کتاب ها هنوز برای ایجاد یک نتیجه واقعا نمایی بسیار محدود بود. مردم اینترنت امروز را دهه ها قبل از وقوع آن تصور می کردند – اما فناوری هنوز آماده نبود.

زمانی که تفکر نمایی را در فناوری های نمایی ضرب می کنیم، به نتایج نمایی می رسیم. زمانی که مردم هم ایده نمایی “انتشار” را داشتند و هم فناوری دستگاه چاپ را، انقلابی در انتشار رخ داد – یک نتیجه نمایی. هنگامی که هم ایده نمایی “شبکه های اجتماعی آنلاین” را داشتیم و هم فناوری نمایی اینترنت اجتماعی را، توییتر و فیس بوک را به دست آوردیم.

مثال:

Nupedia و Wikipedia

تفکر نمایی برای دستیابی به نتایج نمایی لازم است.

ویکی پدیا در ابتدا Nupedia نام داشت. مدیریت، فناوری و مأموریت یکسانی داشت: تبدیل شدن به بزرگترین دانشنامه همتا-بازبین شده بین المللی جهان.

اما Nupedia یک تیم مرکزی داشت که مقالات را با استفاده از یک فرآیند تأیید هفت مرحله ای بررسی می کرد. نتیجه؟ تنها 21 مقاله در سال اول تایید شد.

سپس آنها خود را به عنوان ویکی پدیا بازسازی کردند که بر اساس یک مدل ذهنی بسیار متفاوت است: مدلی که مخاطب را نه به عنوان مصرف کننده، بلکه به عنوان تولید کننده می بیند.

با ویرایش مقالات توسط جامعه مطابق با یک هدف مشترک و مجموعه ای از اصول، ویکی پدیا در سال اول 18000 مقاله منتشر کرد.

این مثال نشان می دهد که چگونه تفکر نمایی می تواند به نتایج نمایی منجر شود. هنگامی که هر دو فناوری نمایی و تفکر نمایی را داریم، می توانیم چیزهای بزرگی را خلق کنیم.

اثرات شبکه ای باعث تغییر 10 برابری می شوند

کلید کار آزاد کردن اثرات شبکه ای است.

اثرات شبکه ای زمانی رخ می دهد که ارزش برای همه اعضای یک شبکه با پیوستن هر عضو جدید افزایش می یابد. با وجود اثرات شبکه ای، یک تعامل واحد می تواند به گونه ای گسترش یابد که چندین تعامل بعدی ایجاد کند.

فرض کنید می خواهید برجی از بلوک ها بسازید یا زنجیره ای از دومینوها را ردیف کنید. هر بلوک یا دومینو فقط می تواند روی بلوک یا دومینو درست کناری خود تأثیر بگذارد. این نوع رابطه خطی فقط می تواند نتایج افزایشی را ارائه دهد.

گاهی اوقات سعی می کنیم سیستم های بزرگ را به گونه ای تغییر دهیم که انگار یک ردیف دومینوی کاملاً همسو هستند، به این امید که بتوانیم همه چیز را با هماهنگی کامل تغییر دهیم. اما زندگی واقعی به ندرت به این شکل کار می کند.

حالا تصور کنید وسیله ای ساخته شده از تله های موش و توپ های پینگ پنگ، مانند وسیله ای که در ویدیو می بینید. انداختن یک توپ داخل جعبه منجر به یک واکنش زنجیره ای می شود که در آن هر توپ می تواند چندین تله دیگر را فعال کند.

در حالی که بلوک ها و دومینوها خطی هستند و به صورت یک به یک یا یک به چند به هم متصل می شوند، توپ های پینگ پنگ یک اثر شبکه ای ایجاد می کنند زیرا الگوی اتصال آنها غیرخطی و چند به چند است.

نمونه هایی از اثرات شبکه ای

ما می توانیم برای یافتن نمونه هایی از اثرات شبکه ای به تاریخ یا وقایع اخیرتر نگاه کنیم. سیستم های قطار تا زمانی که شبکه ای از ایستگاه ها نداشتند خیلی مفید نبودند – و هر ایستگاهی که به سیستم اضافه می شد به معنی افزایش نمایی در سودمندی آن شبکه بود. به طور مشابه، سیستم های تلفن تا زمانی که ناگهان تحول آفرین نشدند، مانند یک تازگی به نظر می رسیدند – باز هم به دلیل افزایش نمایی ارزش آن شبکه با افزوده شدن گره های بیشتر (تلفن ها) به آن. گوگل با افزودن نقاط داده بیشتر به آن به صورت نمایی افزایش یافت که به معنای نتایج جستجوی دقیق تر بود. فیس بوک در روزهای اولیه فقط برای دانشجویان مفید بود، جایی که فیس بوک یک شبکه پرجمعیت داشت – تا تقریباً یک دهه بعد، بیشتر آمریکایی ها در آن نبودند (54٪ در 2012، 69٪ در 2019).

مثال:

گوگل مپ / ویز

دو استراتژی نمایی مختلف برای ناوبری.

استراتژی های مختلف Google Maps و Waze را در نظر بگیرید. هر دو متعلق به گوگل هستند و از یک مدل کسب و کار سنتی مبتنی بر تبلیغات استفاده می کنند. هر دو همچنین هدف کمک به مردم برای ناوبری و اجتناب از ترافیک را دارند. اما آنها استراتژی های نمایی کاملاً متفاوتی دارند.

Google Maps با ایجاد یک اثر شبکه بین دستگاه ها و داده ها کار می کند. گوگل می تواند تشخیص دهد که تلفن های همراه افراد در کجا هستند و با چه سرعتی در هر زمان حرکت می کنند، یک منبع منفعل داده. این امر آنها را قادر می سازد تا بدانند که ترافیک در زمان واقعی در کجاست. Google Maps چیزی است که مردم برای ناوبری در شرایط ناشناخته از آن استفاده می کنند.

در مقابل، Waze بر ایجاد یک اثر شبکه بین رانندگان تمرکز می کند. Waze یک جامعه ایجاد کرده است که در آن مردم چیزهایی را که هنگام رانندگی می بینند به اشتراک می گذارند، به حدی که از Waze برای گزارش رفت و آمد روزانه خود استفاده می کنند، نه فقط برای ناوبری به مقصدهای جدید.

با Google Maps، دستگاه ها گزارش می دهند؛ با Waze، مردم هستند. آنها انواع مختلفی از ارزش را ارائه می دهند و بسیاری از مردم از هر دو استفاده می کنند.

مثال:

اوبر / ایربی ان بی

اکثر مردم متوجه نمی شوند که منبع رشد آنها از یک اثر شبکه ای ناشی می شود.

اوبر و ایربی ان بی هر دو مدل کسب و کار مبتنی بر پلتفرم دارند. آنها مانند اکثر شرکت ها ورودی ها را به خروجی ها تبدیل نمی کنند. در عوض، آنها پلتفرم های چند جانبه ای هستند که عرضه و تقاضا را به هم متصل می کنند.

اوبر راننده استخدام نمی کند یا مالک وسیله نقلیه نیست. ایربی ان بی مالک هتل نیست و خانه دار استخدام نمی کند. در عوض، پلتفرم اوبر افرادی را که ماشین دارند به افرادی که می خواهند سوار شوند متصل می کند و ایربی ان بی افرادی را که اتاق دارند به افرادی که می خواهند جایی برای ماندن دارند متصل می کند.

این نمودارها را برای اوبر و ایربی ان بی بررسی کنید. می توانید ببینید که چگونه تعداد رانندگان و اتاق ها به صورت نمایی رشد کرده است. این هرگز برای یک شرکت تاکسی یا زنجیره هتل با مدل کسب و کار خطی امکان پذیر نبود.

اوبر و ایربی ان بی تنها شرکت هایی نیستند که از پلتفرم های چند جانبه به عنوان مدل کسب و کار استفاده می کنند. یوتیوب، پی پال و آمازون همگی همین کار را انجام داده اند: اتصال سازندگان و بینندگان، فرستندگان و گیرندگان و خرده فروشان و مصرف کنندگان.

رهبری افزایشی در مقابل نمایی

تفکر نمایی نیاز به یک ذهنیت جدید در مورد اینکه رهبری چگونه به نظر می رسد دارد.

مدل نمایی رهبری کاملاً متفاوت از چیزی است که ما به آن عادت کرده ایم. این در مورد فرماندهی و کنترل سلسله مراتبی نیست، بلکه در مورد ایجاد شرایطی است که تحت آن اثرات شبکه ای می تواند در سازمان شما ایجاد شود.

سقوط کن، شکست نخور

یاد بگیرید که بدون شکست خوردن سقوط کنید.

مردم می گویند “سریع شکست بخور” و “شکست خوردن اشکالی ندارد”، اما برخی از انواع شکست ها غیرقابل قبول هستند. برای جلوگیری از شکست‌های با سهام بالا، باید تمرین کنید که در شرایط کم‌خطرتر سقوط کنید.

اسکی‌بازان حرفه‌ای ضرب‌المثلی دارند: “لبه خود را پیدا کنید”، یعنی بیابید که چقدر می‌توانید بدون افتادن خم شوید. و تنها راه برای پیدا کردن لبه خود، سقوط در طول تمرین است.

اگر آنقدر محتاط اسکی می کنید که هیچ وقت نمی افتید، به اندازه کافی خودتان را تحت فشار قرار نمی دهید. اما باید یاد بگیرید که چگونه بدون آسیب رساندن به خود سقوط کنید تا بتوانید بلند شوید و دوباره به بالای کوه بروید.

برای رهبران نمایی، شعار “سقوط کن، شکست نخور” است. شما باید یاد بگیرید که چگونه به گونه ای سقوط کنید که بتوانید دوباره بلند شوید.

هیچکس نمی خواهد شکست بخورد. اما یادگیری نحوه سقوط خوب، بخش مهمی از یادگیری تحول آفرین است.

مهارت های لازم برای رهبری نمایی

رهبر نمایی بودن به معنای توسعه مهارت های جدید است، نه کار کردن 10 برابر سخت تر و دویدن 10 برابر سریع تر.

رهبری نمایی نیاز به تمرکز جدیدی دارد. این در مورد این نیست که چه چیزی و چه کسی را کنترل می کنید، بلکه در مورد این است که چه چیزی و چه کسی را توانمند می کنید.

رهبری نمایی همچنین نیاز به مجموعه مهارت های جدیدی دارد. رهبران افزایشی معاملات انجام می دهند و بین اهداف رقابتی انتخاب می کنند. رهبران نمایی با مهارت های جدید برای جایگزینی “یا” با “و” از این معاملات فراتر می روند.

مدل های ذهنی را فراموش کنید. رهبران نمایی به زبانی که تیم هایشان برای شناسایی مدل های ذهنی قدیمی استفاده می کنند گوش می دهند.

آنها مدل های ذهنی مؤثرتری را طراحی می کنند و به دیگران کمک می کنند از مدل های قدیمی به مدل های جدید جهش کنند.

دو دستی باشید. رهبران نمایی به راحتی بین تفکر افزایشی و نمایی حرکت می کنند و به دیگران کمک می کنند تا از ذهنیت، روش ها و معیارهای مناسب برای کار در دست استفاده کنند.

یاد بگیرید که بدون از دست دادن کنترل رها کنید. رهبران افزایشی بین استفاده از کنترل دقیق برای دستیابی به ثبات و همگرایی، سپس تفویض اختیار برای دستیابی به چابکی و خودمختاری جابه‌جا می‌شوند. رهبران نمایی با طراحی اصول تصمیم گیری، از این معامله فراتر می روند تا هم به همگرایی و هم چابکی دست یابند.

بدون شکست سقوط کنید. رهبران افزایشی به هر قیمتی از سقوط اجتناب می‌کنند، در حالی که رهبران نمایی با تمرین سقوط در شرایط کم‌خطرتر، راه‌هایی برای اجتناب از شکست‌های با سهام بالا پیدا می‌کنند.

از تفکر متنوع استفاده کنید. رهبران افزایشی اغلب تیم‌هایی را تشکیل می‌دهند که نقاط قوت خودشان را منعکس می‌کنند. رهبران نمایی با تشکیل تیم‌هایی با سبک‌های تفکر متنوع، همکاری را ترویج می‌کنند.

تمرین

چشم انداز 10x

شروع به ترسیم چشم اندازی برای نوآوری نمایی کنید. به WHAT، WHO و HOW برای تحقق چشم انداز خود نگاه کنید.

WHAT:

  • چه چیزی را ممکن می بینید؟
  • می خواهید در کجا نتایج نمایی ایجاد کنید؟

WHO:

  • چه کسی می تواند به شما در توسعه و اصلاح این چشم انداز کمک کند؟
  • شرکای فکری شما چه کسانی هستند؟

HOW:

  • چگونه این چشم انداز می تواند به واقعیت تبدیل شود؟
  • به چه ذهنیت و مجموعه ابزارهایی نیاز دارید؟

خلاصه

  • کشف کنید که چگونه اثرات شبکه ای باعث رشد نمایی و یک مدل جدید برای رهبری می شوند.
  • تفکر نمایی برای انسان ها سخت است. مغز ما در دنیایی افزایشی تکامل یافته است.
  • فناوری های عصر صنعتی افزایشی بودند، اما فناوری های دیجیتال نمایی هستند.
  • بدون تفکر نمایی، فناوری دیجیتال تنها می تواند نتایج افزایشی را ارائه دهد.
  • کلید رفتن به سمت نمایی آزاد کردن اثرات شبکه ای است.
  • تفکر نمایی نیاز به یک ذهنیت جدید در مورد اینکه رهبری چگونه به نظر می رسد دارد.
  • رهبر نمایی بودن به معنای توسعه مهارت های جدید است، نه کار کردن 10 برابر سخت تر و دویدن 10 برابر سریع تر.

منبع:https://www.digitalfluency.guide/thinking-for-a-digital-era/from-10-to-10x

محمد مهدی دوستی

بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست / در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا