این متن را برای فوربس نوشتم که از من خواستند چیزی در مورد ویژگی هایی که در بنیانگذاران به دنبال آن هستیم بنویسم. در نسخه چاپی، مجبور شدند مورد آخر را حذف کنند زیرا جا نداشتند.
1. عزم
این مهمترین ویژگی در بنیانگذاران استارتاپ است. وقتی Y Combinator را شروع کردیم، فکر می‌کردیم مهمترین ویژگی هوش است. این یک افسانه در دره سیلیکون است. و مطمئناً نمی خواهید بنیانگذاران احمق باشند. اما تا زمانی که از یک آستانه مشخصی از هوش برخوردار باشید، مهمترین چیز عزم است. شما با موانع زیادی روبرو خواهید شد. شما نمی توانید از آن دسته افرادی باشید که به راحتی دلسرد می شوند.
بیل کلریکو و ریچ آبرمن از WePay نمونه خوبی هستند. آنها در حال راه اندازی یک استارتاپ مالی هستند که به معنای مذاکرات بی پایان با شرکت های بزرگ و بوروکراتیک است. زمانی که شما یک استارتاپ را راه اندازی می کنید که به معاملات با شرکت های بزرگ وابسته است، اغلب احساس می کنید که آنها سعی می کنند شما را از بین ببرند. اما زمانی که بیل کلریکو شروع به تماس با شما می کند، ممکن است به همان اندازه کاری را که او می خواهد انجام دهید، زیرا او از بین نمی رود.
2. انعطاف پذیری
با این حال، شما نمی خواهید آن نوع از عزم را که در عباراتی مانند “از رویاهای خود دست نکشید” مستتر است. دنیای استارتاپ ها آنقدر غیرقابل پیش بینی است که شما باید بتوانید رویاهای خود را در حین حرکت اصلاح کنید. بهترین استعاره ای که برای ترکیب عزم و انعطاف پذیری که شما نیاز دارید پیدا کرده ام، یک مدافع راش است. او مصمم است به زمین پایین بیاید، اما ممکن است در هر لحظه نیاز باشد برای رسیدن به آنجا به پهلو یا حتی به عقب برود.
بنیانگذار Greplin، دنیل گروس، ممکن است رکورددار انعطاف پذیری باشد. او با یک ایده تجارت الکترونیک بد برای YC درخواست داد. ما به او گفتیم که اگر کار دیگری انجام دهد، او را تامین مالی می کنیم. او برای یک ثانیه فکر کرد و گفت باشه. قبل از اینکه در Demo Day به سرمایه گذاران معرفی کند، از دو ایده دیگر گذشت. او فقط چند روز روی آن کار کرده بود، اما علاقه زیادی به دست آورد. به نظر می رسد او همیشه روی پای خود فرود می آید.
3. تخیل
البته هوش اهمیت زیادی دارد. به نظر می رسد نوعی که بیشترین اهمیت را دارد تخیل است. مهم نیست که بتوانید به سرعت مشکلات از پیش تعریف شده را حل کنید، بلکه باید بتوانید ایده های جدید و شگفت انگیز ارائه دهید. در دنیای استارتاپ، اکثر ایده های خوب در ابتدا بد به نظر می رسند. اگر آنها به وضوح خوب بودند، کسی از قبل آنها را انجام می داد. بنابراین شما به نوعی هوش نیاز دارید که ایده هایی با سطح مناسبی از جنون تولید کند.
Airbnb از این نوع ایده هاست. در واقع، زمانی که Airbnb را تامین مالی کردیم، فکر می‌کردیم خیلی دیوانه‌وار است. نمی توانستیم باور کنیم که تعداد زیادی از مردم می خواهند در خانه های دیگران بمانند. ما آنها را تامین مالی کردیم زیرا بنیانگذارانشان را خیلی دوست داشتیم. به محض اینکه شنیدیم آنها با فروش غلات صبحانه مارک اوباما و مک کین از خودشان حمایت می کنند، آنها وارد شدند. و معلوم شد که این ایده در سمت راست جنون قرار دارد.
4. شیطنت
اگرچه موفق ترین بنیانگذاران معمولاً افراد خوبی هستند، اما تمایل دارند که درخشش دزدان دریایی را در چشمانشان داشته باشند. آنها از نوع آدم های خوب نیستند. از نظر اخلاقی، آنها به درستی به پاسخ دادن سوالات بزرگ اهمیت می دهند، اما نه به رعایت آداب و رسوم. به همین دلیل است که من از کلمه شیطنت به جای شر استفاده می کنم. آنها از شکستن قوانین لذت می برند، اما نه قوانینی که مهم هستند. این کیفیت ممکن است اضافی باشد. ممکن است ناشی از تخیل باشد.
سام آلتمن از Loopt یکی از موفق ترین فارغ التحصیلان ما است، بنابراین از او پرسیدیم که چه سوالی می توانیم در درخواست Y Combinator قرار دهیم که به ما کمک کند افراد بیشتری مانند او را کشف کنیم. او گفت از زمانی بپرسید که آنها چیزی را به نفع خود هک کرده اند – هک به معنای شکست دادن سیستم، نه نفوذ به رایانه ها. این به یکی از سوالاتی تبدیل شده است که هنگام بررسی درخواست ها بیشترین توجه را به آن می کنیم.
5. دوستی
بر اساس تجربه، به نظر می رسد شروع یک استارتاپ با تنها یک بنیانگذار دشوار باشد. اکثر موفقیت های بزرگ دارای دو یا سه بنیانگذار هستند. و رابطه بین بنیانگذاران باید قوی باشد. آنها باید واقعاً یکدیگر را دوست داشته باشند و با هم کار کنند. استارتاپ ها با رابطه بین بنیانگذاران همان کاری را می کنند که یک سگ با جوراب انجام می دهد: اگر قابل جدا شدن باشد، جدا می شود.
امت شار و جاستین کان از Justin.tv (twitch فعلی که به قیمت تقریبی 1 میلیارد دلار به آمازون فروخته شد و ارزش فعلی آن 45 میلیارد دلار است) نمونه خوبی از دوستان نزدیک هستند که با هم کار می کنند. آنها از کلاس دوم یکدیگر را می شناسند. آنها عملاً می توانند ذهن یکدیگر را بخوانند. مطمئنم که آنها مانند همه بنیانگذاران با هم بحث می کنند، اما من هرگز هیچ تنش حل نشده ای بین آنها احساس نکرده ام.
منبع:http://www.paulgraham.com/founders.html
